سوال سیاوش لشکری از کاشف توحید بدون مرز در رابطه با کمپین نه به دیانت نه به سیاست
با درود
…
البته بجای دین، میشود از اخلاق و انسانیت استفاده کرد
شما بجای سیاست چه چیز را پیشنهاد میکنید چون سیاست یعنی روش زندگی برای اجتماع
سیاست یعنی نشستن دور هم و اندیشیدن برای بهتر زندگی کردن
سیاست نوعی زبان گفتگوست برای آسان کردن زندگی انسانها
سیاست واقعی و انسانی برای بهتر شدن کیفیت زندگی است
سیاست یعنی حساب و کتاب کردن برای اینکه زورمندان به ضعفا زور نگویند
سیاست چیز بدی نیست اگر انسان های خوب در آن وارد شوند
برای مثال محمد رضا شاه پهلوی یک سیاستمدار مصلح بود و تمام تلاشش برای بهبود زندگی مردم بود
گاندی با سیاست کشورش را نجات داد
ماندلا و مارتین لوتر کینگ وده ها مانند اینها از راه سیاست توانستند میلیونها انسان را نجات بدهند
گذاردن سیاست در کنار دیانت کار درستی نیست
سیاست کاری زمینی و بدست خود انسان انجام میگیرد مانند کشاورزی که تخمی میپاشد و میوه ای درو میکند
اما دیانت یک امربدون بنیاد ، موهوم، آسمانی ، ترسناک و دروغ مسلم است
برای پیشبرد اندیشه تان شما باید فرقی بین سیاست و دیانت بگذارید وگرنه با مخالفت عمومی برخورد خواهید کرد چون
با دیانت هیچ کار سودمند حاصل نمی شود اما با سیاست خوب میشود به دست آوردهای بزرگی رسید همانگونه
که گاندی و مانند او با اهرم سیاست توانستند زندگی مردم را عوض کنند
با احترام سیاوش لشگری
پاسخ کاشف توحید بدون مرز به سیاوش لشکری:
سلام
این که شما به چند شخصیت اشاراتی کردید، باید گفت که همه این موارد هم مقطعی بوده و هم این که در تکامل نبوده است. مثلا انوشیروان به عادل معروف بود، درحالی که موارد نقض عدالت او در کتب خود زرتشتی ها و مورخین زرتشتی که هم مذهب او بودند، ثبت شده است. این که ما می گوییم نه به سیاست، منظور نه به سیاست رایج بر جهان است، یعنی آن سیاستی که تاکنون تجربه شده، خلاف عقل است و هیچ سودی به بشر نرسانده است. در حالی که سیاست به معنای “چرخش زندگی مردم و برنامه ریزی برای بهتر زیستن”، همان هدف ماست. ما می گوییم نه به سیاست، به معنای این است که بشر در طی هزاران سال خاطره خوشی از سیاست و سیاستمداران نداشته است.
همان افراد خوبی که شما اشاره کردید، اولا مقطعی و موضعی بودند، بعد هم در تیم خود آنها مشکلاتی وجود داشت. یعنی حتی اگر خودشان هم خوب بوده باشند، باز زیردست های آنها انسان های ناتویی بودند که شرح آن در تاریخ ثبت شده است. تاریخ را نمی توان عوض کرد و وارونه نوشت و سیاه نمایی کرد.
وقتی هم که می گوییم نه به دیانت، یعنی نه به آنچه که در زمینه فرمانروای هستی به بشر القاء شده است، وگرنه ما به دنبال یافتن اصل خود هستیم که همه از جمله شعرا، علما، فلاسفه و حتی انبیاء به سوی آن می رفتند، ولی البته راه را کج رفتند و متوجه نشدند که هدف غایی چیست.
مجموعه دیانت و سیاست باید معجونی باشد که یک برنامه بلندمدت اصلاح شده به بشر بدهد. این خط فکری که ما داریم مطرح می کنیم، یعنی می خواهیم برای آینده یک جَو درستی را فراهم کنیم. در واقع ما خواستار تخریب ارزش های فعلی و وضعیت امروز نیستیم. مسلما اگر اکنون سیاست را به طور کامل کنار بگذارند ، هرج و مرج می شود. در مورد دیانت هم عده بیشماری هستند که به آن اعتیاد دارند و نمی توانند دست از آن بردارند.
