چکیده ای از سی نسخه منتخب از کتاب دائره المعارف ظهور برای ارائه به جویندگان حقیقت
پرسش های بی جواب و پاسخ های فرامحیطی

تغییر مواضع آقای بروجردی چه علتی دارد؟ آیا چرخش دیدگاه‌ها نقطه ضعف نمی‌باشد؟

اگر آزارهای وارده بر ما از سوی خدای زمین است، پس چرا ذات اقدس کبریایی بی‌تفاوت است؟ و مگر جز این است که خدای زمین را هم ذات اقدس مأمور کرده است؟

پرسش های مطرح شده از بروجردی، کاشف توحید بدون مرز:

الف) اگر آزارهای وارده بر ما از سوی خدای زمین است، پس چرا ذات اقدس کبریایی بی‌تفاوت است؟ و مگر جز این است که خدای زمین را هم ذات اقدس مأمور کرده است؟

ب) تغییر مواضع آقای بروجردی چه علتی دارد؟ آیا چرخش دیدگاه‌ها نقطه ضعف نمی‌باشد؟

پاسخ کاشف توحید بدون مرز:

می‌گوید اگر ما را معبود زمینی آزار می‌دهد پس فرمانروای هستی چکاره است؟ من بارها گفته‌ام که ما چه هستیم؟ منتظریم!
منتظر یعنی چه؟ یعنی برای هزاران معما و سؤال، پاسخ نیافته است. الان این آقایی که این را می‌گوید آیا این پاسخ یافته؟ منتظر نیست! اینکه می‌آید به محاجه و می‌گوید که «به این دلایل راه شما غلط است»، او به دلایلی رسیده که منتظر نیست و دلایلش هم گمراه کننده است به این دلیل که یا از عقل استمداد می‌کند یا از شرع؛
شرع در محاسباتش مانده و عقل هم که اَعقلِ عُقلا، فلاسفه و حکما و سیاستمداران بودند که همهٔ آنها امتحانشان را بد پس داده‌اند. فلاسفه یک سری فرمول‌ها را مطرح می‌کردند و آخرش هم طرف گیج می‌شد بالاخره معلوم نشد به کجا می‌رسند.
ببینید ما وقتی گفتیم که «همه چیز را می‌دانیم» این یعنی به خط پایان انتظار رسیدیم! «همه چیز را می‌دانیم» یعنی ظهور است. اینهایی که حمله می‌کنند اصلاً به معنای ظهور دقت نمی‌کنند. ظهور به تحقیق ما، به تشخیص ما آن است که در روزگاری زندگی کنیم که در آن معمایی نباشد، مشکل، ابهام و تشکیکی نباشد، الان همه جا هست. الان بر دامن «علمیّت، سیاست، دیانت» با اسناد و مدارک موجود همه گونه تشکیکی وارد است.
اینکه می‌گویند که «آقا موضعش را تغییر می‌دهد»، من در زندان یادم است حالا شما بگردید سند و آن روز بحثش را پیدا کنید. من گفتم که «شاید فردا من در این موضع نباشم!»، که این یک حقیقتی است. به خاطر چه؟ ما که سیاست‌مدار نیستیم که بخواهیم دکانمان را حفظ کنیم و بگوییم نه، ما از اول یک حرفی زدیم پای آن هم ایستاده‌ایم. ما منتظریم! و اینها اصلاً نمی‌فهمند که انتظار چیست.
آن درس را یادتان هست که گفت من شغلم انتظار است! من منتظر هستم که اخبار جدید بیاید و همین طور پله پله دارم می‌روم بالا. بله، از ده سال قبل که این مباحث را شروع کردم شاید الان در این ده سال معارض زیاد باشد ولی یادتان نرود که من هنوز از خودم حرفی نزدم که معارض باشد و بگویید بروجردی یک کلاغ چهل کلاغ یا از این شاخه به آن شاخه یا حرف اول و آخرش را این طرف و آن طرف می‌کند. ببینید من دارم با اسناد و مدارک دین صحبت می‌کنم، معارضات هم مال خودِ دین است و اگر هم امروز یک بحثی می‌کنم و فردا یک بحث دیگری است و معارض این است به من ربطی ندارد، من می‌خواهم بگویم «دینی که جامع التعارض است پاسخگوی نیازهای بشر نیست!» و آنهایی که پاسخ می‌دهند دقّت کنند و همهٔ جوانب را در نظر بگیرند، یک حضور ذهن کامل و وسیعی می‌خواهد که بدانند.
ولی این دو نکته خیلی مهم است که مرتباً آنها خیال می‌کنند نقطه ضعف ماست در حالیکه نقطهٔ قوّت ماست. یکی همین است که می‌گویند «شما همه گناهان را تقصیر معبود زمینی می‌گذارید پس او چکاره است؟ مگر نمی‌گویید اصل است؟»
بله، او اصل است ولی ما نسبت به آن اطلاعات و اخبار نداریم. ما به وسیلهٔ هزاران سال ادیان و مذاهب اطلاعات و اخبارمان نسبت به الله، یا «حق» که عیسی می‌گفت، یا خدای مطرح شده توسط ادیان کامل شده و می‌دانیم دیگر این خدا کیست ولی نسبت به او نگذاشته‌اند، یعنی تا یک پیغمبری آمد سر نخی را پیدا کند زود کیپ شد و فقط گفت «وَانْتَظِروا، منتظر باشید!»
ما هم در آن خط انتظار هستیم.
در مسائل محاجه‌ای دقّت کنید، ما هیچ نقطه ضعفی نداریم هیچ! و در مسائل مختلف جوابگو هستیم. اگر می‌گوییم که در مسائل مختلف آزادی هست، به من ربطی ندارد این دین است که ثابت شد که نه گناهی وجود دارد و نه حدودی لازم است طبق اسنادی که از خود دین بیرون کشاندیم. بنابراین مثلاً اگر کسی بخواهد روی مسائل اخلاقی به ما ایراد بگیرد ولو اینکه من خصوصی به یک نفر یک حرفی زده‌ام، من حرفی از خودم نزدم.
ما خیلی در این دایرهالمعارف ظهور ادّله جمع کردیم! در مسائل اعتقادی هم همینطور است، هر وقت گفتم «این حرف از خودم است!»…
ببینید ما امروز یک تفسیر قرآن کردیم که آب پاکی را روی دست همه ریختیم، نمی‌شود حالا گفت که این را از خودت گفتی، نه، این که خیلی روشن است! مگر قرآن نمی‌گوید «وَ لَقَدْ یَسَّرْنَا الْقُرْآنَ لِلذِّکْرِ» ذکر یعنی تذکر یعنی موعظه یعنی کاوش، یعنی بررسی. دارد رسماً می‌گوید «الله، لَا اِلَهَ»، این بی‌خدایی محض است! همان که می‌گفت «منتظر نه دین دارد نه بی‌دین است». «الله، لَا اِلَهَ»، دیگر این قرآن محمد است، ما که در آن دست نبرده‌ایم، عثمان در آن دست برده نه ما. از جمله آیاتی که دست نخورده وارد شده، بعد آنهایی که به من می‌گویند تو چرا می‌گویی این کتاب این است بعد استخاره می‌کنی تفأل می‌زنی دعا می‌دهی؟ بخاطر این است که در این شش هزار و ششصد و شصت و شش آیه، اقلاً یک درصدش از ناحیهٔ قدسی است و دست نخورده است، یکی از آن آیات همین است که این به وسیلهٔ آن اصل، بدل‌ها را افشا می‌کند؛ «الله، لَا اِلَهَ»! شما می‌گویید الله الله. «لَا اِلَهَ» اله نیست، «اِلَّا هُوَ»! هو همین انتظار است.
اینهایی که محاجه می‌کنند و حمله می‌کنند اول باید ثابت کنند منتظر هستند چون خطِ ما خط انتظار است. اثبات کنند منتظر هستند، اگر منتظر نیستند دیگر هیچی مثل دنیای پُر از اعتقادات جورواجور است که به ما ربطی ندارد. ما از اعتقاداتمان دفاع می‌کنیم ولی به آنها کاری ندارم، اگر منتظر نیستند ول معطل هستند به خاطر اینکه هر کس که می‌گوید منتظر نیستم یعنی می‌گوید به خط اکمال رسیدم. خود روایت می‌گوید هر کس که گفت «من همه چیز را‌ می‌دانم» بفهمید احمق است هیچ چیزی نمی‌داند. باز آن روایت یادتان هست که گفت «لَا اَدْری نِصفُ العِلْمِ» کسی که می‌گوید من چیزی نمی‌دانم نصف از علم را یاد گرفته است. الان ما نیمی از علم واقعی هستی را پیدا کردیم. که چه؟ که نمی‌دانیم! حالا این کسی که با شما دعوا می‌کند و‌ می‌گوید «می‌دانم» و برای شما دلیل می‌آورد، بقول امام صادق این چنین شخصی احمق است که همه اینها مدارکش در دایرهالمعارف هست. خب ما هیچ چیزی نمی‌دانیم فقط می‌دانیم که هیچی نمی‌دانیم! این خودش خیلی مهم است.
«الله، لَا اِلَهَ اِلَّا هُوَ»، این «هو» پرچم ماست که برافراشته شده البته هزاران سال است، نه اینکه ما برافراشتیم، ما که کسی نیستیم، ما یک کاوشگر و محقق هستیم.
هُو همان علامت انتظار است، آن پرچم انتظار است، آن علامت هدایت در جادهٔ گمراهی غیبت است. غیبت یعنی نبود.
بنابراین آن کسی که حمله می‌کند باید به او بگویید که تو یا منتظر هستی یا نیستی؟ اگر می‌گوید منتظر نیستم، بگویید خب اگر منتظر نیستی پس به حد کمال رسیدی، کمال در همه چیز هست، اول خودت را به ما نشان بده ببینیم، اول از قیافه‌ات نگاه کنیم که تو کمال داری؟ دندانت سالم است؟ موهایت سالم است؟ قد و قواره سالم است؟ چون کمال در همه ابعاد جسمی، روحی، عصبی و اخلاقی است. مثل اینهایی که ادعا می‌کنند ما از کهکشان و کیهان استمداد می‌گیریم خودشان یکوری و درب و داغون هستند، محتاج پول این و آن هستند. اینکه طرف قایم می‌شود این نشانه بُزدلی اوست. این شخص که خیلی پافشاری می‌کند برای کوبیدن، باید یک جلسه‌ای حضوری با بچه‌هایی که وارد هستند در محاجه بگذارد و رسماً رو در رو با او صحبت کنند، اصلاً ببینیم این کیست. ما که می‌گوییم منتظریم، یعنی هیچ چیزی نداریم! نه امنیّت داریم، نه آرامش و راحتی داریم، نه سلامتی داریم، نه پول داریم، هیچ چیزی، هیچ! آن کسی که منتظر نیست یعنی همه چیز دارد، اول باید ثابت کند که همه چیز دارد، اگر ثابت نکند پس منتظر است و اگر منتظر است پس مسیر این است، اگر منتظر است نباید بگوید که شما نسبت به ذات به ما اطلاعات بده! ما منتظر هستیم ما هنوز چیزی دریافت نکردیم ما فقط فهمیدیم که خط انتظار از زمان آدم ابوالبشر تا الان ادامه داشته و الان هم دارد جلو می‌رود.

و یکی هم «تغییر موضع ما!» که این هم باز نشانهٔ انتظار ماست، اتفاقاً خوب است. اگر ما روی چیزی استپ کنیم و بگوییم حرف همین است یعنی اینکه همهٔ علم در این موضع جمع شده و همهٔ خواسته در این مسئله اجتماع کرده و ما به مرحلهٔ خودکفایی رسیدیم!
الان ثابت شد که علم به زانو در آمده بخاطر اینکه علم هم منتظر است، خودِ علم! الان این کرونا را دارند مثلاً مهار می‌کنند اما یکی دیگر زاییده شد، تا بیایند مهار کنند کشورهای بدبخت عقب افتاده جهان سوم نابود می‌شوند و بعد دوباره یکی دیگر می‌آید.
الان علم منتظر است، دین منتظر است، سیاست هم منتظر است!

– «علم، منتظر است» بخاطر اینکه داروی درد مردم را پیدا نکرده، البته در همهٔ ابعاد! فرض کن همین رشته معماری مثلاً مهندسی، اگر علم قدرت داشت جلوی ریشتر هفت به بالا را می‌گرفت، یعنی ضایعات نداشت.
– یا «سیاست»، همه سیاستمداران یک چیزی می‌گویند بعد نمی‌توانند عمل کنند قول می‌دهند قرار می‌گذارند.

خدانگهدار

نوشته های مشابه

دکمه بازگشت به بالا