چکیده ای از سی نسخه منتخب از کتاب دائره المعارف ظهور برای ارائه به جویندگان حقیقت
ترک معادلات تکراری

ایستادگی مردم در برابر وحی آوران

ترک معادلات تکراری شماره 21

در قرآن آمده است که مردم در برابر وحی‌داران می‌ایستادند و می‌گفتند آنچه از آباء و اجداد رسیده است، برای ما بس است.
ولی بعد دیدند آنچه که از آباء اجداد رسیده برای آنها خیری به همراه نداشته است.
خب مردم این زمان هم دقیقا مانند آن روزگار، نگاه می‌کنند و می‌بینند که کلا هر کس آمد از خدا حرف زد، یک امر نشدنی را آورد!
روزگار غیبت که خدای واقعی در غیبت است، مستعد تشکیک و تردید می باشد. فرض کنیم که وقتی‌ که می‌گویند معجزه ای بوده است، آن معجزه واقعیت داشته باشد. ولی اکنون چه معجزه ای وجود دارد؟ گو این که زید و عمرو و بکر، حسن و حسین و تقی و نقی گفتند که این طور بوده است، روایت کردند که ما دیدیم و یا در کتاب‌ها نوشته‌اند! آیا معجزه نباید استمرار داشته باشد؟ آیا فقط باید مثل شاهنامه فردوسی در کتاب نوشته بشود که یک رستمی بود این چنین؟ آیا نباید ثابت بشود؟
آیا پیامبران نگفتند معجزه من این است؟ آیا به پیغمبر نسبت ندادند که پیغمبر گفته معجزه ثابت و دائم من قرآن است، پس اکنون قرآن باید پاسخگو باشد! آیا قرآنی که در آن نوشته شده «فِیهِ تِبْیَانُ کُلِّ شَیْءٍ»، نباید پاسخگوی بشر باشد؟ یعنی می گوید این کتاب چند صد صفحه ای که هزار برگ هم نمی شود، تمام کره زمین و هر آنچه که در موجودیت و هویت اطراف شما هست، در آن می گنجد! این حرف بزرگی است، این ادعای عظیمی است.
بسیار خب! ما قبول کردیم و روی سرمان گذاشتیم! بفرمایید جواب چیست؟ آزمون چه می‌گوید؟ اکنون هر لحظه که می گذرد، مانند آزمون کنکور برای اعتقادات توحیدی است! آیا برای خود این سؤالاتی که مطرح می‌کند، جواب می‌آید؟ آیا قول‌هایی که این دین و این کتاب می‌دهد و تعهداتی که می‌کند، پاسخگو است؟
«چون ندیدند حقیقت ره افسانه زدند»، چون جواب نیامد مجبور شدیم مدام ماله‌کشی کنیم، آخر که چه شود؟ مگر می‌شود روی عقل مردم را سیمان کشید، بتن آرمه‌اش کرد و قیر اندود کرد؟ نه هرگز نمی‌شود! چشم را می‌شود کور کرد، زبان را می‌شود برید، می توان داخل گوش پنبه کرد، اما فهم و درک انسان را نمی توان خفه ساخت. چون ادراکات انسان متصل به خداوند است ،آن خدایی که ما به دنبال او هستیم.

نوشته های مشابه

دکمه بازگشت به بالا