حدیث منتسب به پیغمبر اسلام هست که طبق آن پیامبر به امیرالمؤمنین توصیه و نصیحت میکند و میگوید با همسرت ایستاده آمیزش نکن.
حالا فضاحت این سخن به کنار، ادامه می دهد که این کار خر است و بچهای که از این عملیات ایستاده تولید میشود، فرزندی است که در همه جا ادرار میکند!!
آیا اصلاً در ادبیات سفیران الهی اینگونه کلمات رکیک میگنجد؟
اگر بگوییم که این گونه کلمات را به پیامبر بستهاند، که البته غالبا بستهاند، پس حرمت او را شکسته اند! یعنی پیغمبر اسلام همواره مؤدب و سنگین و رنگین معرفی شده، پس نصیحت او نباید این طور اهانتآمیز باشد که به علی بگوید با زنت ایستاده جماع نکن که این کار الاغ است. حداقل باید می گفت این کار حیوان است یا این کار صحیح نیست.
ولی اگر بگوییم کلام رسول نیست، پس باید فاتحه دین را خواند. چون اینگونه نسخهها در حوزهها تدریس میشود و ثمرهاش تحویل دادن مجتهد و فقیه و مرجع است، یعنی با چنین ادبیاتی به رتبه عالی روحانیت میرسند.
اگر بگوییم که واقعا این سخن مربوط به پیامبر و درست است و هر چه که میگویند و ادعا می کنند، از طرف خداست، پس باید گفت خدایی که چنین حرفی را زده، آن چنان کوچکش کرده اند و از آن عظمت لایتناهی او را پایین آورده اند، که کارش ارائه نظر در زمینه جماع می باشد!!
آن صاحب گیتی که آفرینش را به یک کُن به وجود آورد و ما الان در یک ثانیه از آن هستی زندگی میکنیم، یعنی شما کل خلقت را مثلا یک میلیارد سال نوری حساب کنید، ما در یک ثانیهاش از نظر کوچکی و حقارت زندگی میکنیم و کره زمین نسبت به عوالم شناخته و نشناخته هیچ است،
حالا فرمانروای چنین عظمتی که کره خاک اصلا عددی نیست،
سفیر کبیر او که آخرین رسول می باشد، یکی از درسهایش این است که «ایستاده آمیزش نکن که کار خران است»! یعنی انسان دیگر هیچ گرفتاری، مشکل و معمایی ندارد، فقط همین!
ببین چه خدایی در اختیار ماست!
ما کتاب حدیث و روایت خیلی داریم، تماما سعی میکنند که دور مسلمان را دیواری از تقدس بکشند و ما کارمان آن است که این دیوارها را خراب کنیم.
منابع: کتاب مَن لایَحُضره الفقیه جلد ۳ صفحه ۵۵۲ حدیث ۴۸۹۹،
کتاب عِلل الشرایع، صفحه ۵۱۵ حدیث ۵.