نسخه ای که از این سایت مشاهده میکنید، نسخه آزمایشی است و به زودی نسخه نهایی همراه با مطالب کامل رو نمایی خواهد شد

تماس با مدیر سایت
سیمای مردم (اشعار)

چون به در خوابگاه کشته شده این جوان

تاریخ 01-12-1403

چو دانشجوی ما را سارق آمد، کشت و رفت
پس بباید بر خدایش گفت، کو حفظت، که جان را داد و رفت

– به یاد آن دانشجوی مظلوم که به دست خدای زمین، هم اموالش سرقت شد، هم جانش گرفته شد و هم جان سختی را پس داد.

چون به در خوابگاه کشته شده این جوان
پس به فنا گشته آن حفظ الهی به فان

– پدر و مادرش گفتند برو «به امید خدا»، اگر هم خیلی متشرع بودند گفته‌اند «فَاللّهُ خَيْرٌ حَافِظاً وَ هُوَ اَرْحَمُ الرَّاحِمِينَ (۶۴ یوسف)» خدا اینطوری حفظ می‌کند!

دنیای بشر چو هرج و مرج است
دین و مذهب ما به سرا پردهٔ خِفت است

– این خفت‌گیری را دزد نمی‌کند بلکه خدا می‌کند، چون خدا ما را آفریده و به غیر از خودش هم هیچ کس مسئولیتی در حفظ ما ندارد حتی خودِ ما مسئول حفظ خودمان نیستیم چون جبر مطلق است، چون مایی وجود ندارد، منی نیست!

– کل این ملت بیچاره را خدا خفتشان کرده است!

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا