چکیده ای از سی نسخه منتخب از کتاب دائره المعارف ظهور برای ارائه به جویندگان حقیقت
ترک معادلات تکراری

بررسی مدارک دینی، در کجا جواز خودکشی صادر شده است!

ترک معادلات تکراری شماره 25

منابع: کتاب نهج‌الفصاحه جلد ۱ صفحه ۲۱۶،کتاب بحارالأنوار جلد ۵۲ صفحه ۲۸۷، کتاب بشارَه المصطفی صفحه ۴۴. -بَادِرُوا بِالْمَوْتِ سِتًّا»

قبل از اینکه سه چیز به شما رو بکند بروید خودکشی کنید!

در تنها جایی که مجوز خودکشی آمده در این دروس است. در شش چیز می‌شود انسان انتحار کند:

1-اِمارَهَ السُّفَهَاءِ» وقتی حکومت بی‌عقل باشد، سفیه باشد و مدیریت سَرش نشود.

2-وَ کَثْرَهَ الشُّرَطِ» و زیادی پلیس، مأمورین انتظامی زیاد باشد، همه جا قُرُق باشد، در خیابان، کوچه، درِ مغازه، میدان؛ منظور شاید حکومت نظامی است.

3-وَالاِسْتِخْفَافُ بِالدَّمِ» برای خون، کسی ارزش قائل نباشد. راحت چاقو را می‌زند شکم را جِر می‌دهد عینِ خیالش هم نیست، «ککِش هم نمی‌گزد». می‌گوید که ما در زندانی که بودیم گاهی وقت‌ها در سالن ملاقات، بندهای دیگر را هم می‌دیدیم، از بندِ الوات که می‌آمدند کلامشان این بود که می‌گفتند عکس بده جنازه تحویل بگیر، یعنی ساختارشان در آدم‌کشی است، خون هم برایشان خیلی بی‌فایده است.

4-وَ قَطیعَهَ الرِّحِمِ» کسی‌که با او قطع کرده؛ ذو رحِم! آن کسی که قطع‌رحم کرده فامیل نزدیک است، اهل خانواده و خانه است.

5-وَ نَشْأً یَتَّخِذُونَ الْقُرْآنَ مَزَامِیر» و کسی‌که قرآن را انشاء می‌کند، با موسیقی همراهش می‌کند. یعنی قرآن دیگر جاذبه ندارد و باید آن را با آهنگ قاطی کرد! حالا این برای قرآن خوب است یا بد است؟

6-یُقَدِّمُونَ الرَّجُلَ لَیْسَ بِاَفْقَهِهِمْ وَ لَا بِاَفْضَلِهِم یُغَنِّیْهِمْ غِنَاءً» کسی را حرمت می‌دهند که ارزش ندارد، کسی را هورا می‌کشند که از همه نظر اهل هیاهو نیست. شش مورد است که می‌گوید باید از دستش فرار کنی حتی به فرارِ خودت باشد. «بَادِرُوا بِالْمَوْت» مبادرت کنی به مرگ، «سِتَّاً» شش‌تا.
۱- «اِمارَهُ السُّفَهَاءِ» سرنخ در زر و زور و تزویر دست بی‌عقل‌ها باشد و نفهمند مردم را چطوری باید جمع کنند.
۲- «وَ کَثْرَهَ الشُّرَطِ» زیادی شُرطه‌ها، پلیس‌ها، نیروی انتظامی که وقتی زیاد شد دیگر حساس می‌شوند، حساسیت ایجاد می‌شود، داخل خانه‌ات هم که می‌روی یکی درِ خانه‌ات ایستاده.
۳- «وَالاِسْتِخْفَافُ بِالدَّمِ» کسی‌که خونریزی برایش آب خوردن است.
۴- «وَ قَطِیعَهَ الرِّحِمِ» قطع رحم کرده.
۵- «وَ نَشْأً یَتَّخِذُونَ الْقُرْآنَ مَزَامِیر» قرآن را با ساز و آواز همراه می‌کند. می‌گویند چرا این کار را می‌کنی؟ می‌گوید خب الان دیگر کسی دنبال قرآن که نمی‌آید، مجبوریم یک‌ ذره از اینها قاطی آن کنیم. آن موقع که دنبال قرآن می‌آمدند چه گُلی سر اسلام و پیغمبر زدند که حالا که نمی‌آیند؟
۶- «یُقَدِّمُونَ الرَّجُلَ لَیْسَ بِاَفْقَهِهِمْ، وَ لَا بِاَفْضَلِهِم یُغَنِّیْهِمْ غِنَاءً» کاری به بالادست هم ندارند. این مظنّه روز است، ها! این می‌گوید اگر جَوّ حاکم بر غیبت اینطوری شد برو خودت را بکش!

منظور هم از کشتن یعنی دوتا معنا دارد: – یا اینکه اینقدر دم به انسان تنگ می‌شود که خودکشی می‌کند مثلاً «وَ کَثْرَهَ الشُّرَطِ» یا «اِمارَهَ السُّفَهَاءِ» یا اینکه نه، خودکشی نمی‌کند اما در این حاکمیت، در آن عصر چنان دم به او تنگ می‌شود که با سوزن مثل اینکه بدنش را عَلی‌الدوام زخم می‌کنند و تقاضا می‌کند که «یَا لَیْتَنِی کُنْتُ تُرَاباً» ای کاش خاک بودم.

نوشته های مشابه

دکمه بازگشت به بالا