نسخه ای که از این سایت مشاهده میکنید، نسخه آزمایشی است و به زودی نسخه نهایی همراه با مطالب کامل رو نمایی خواهد شد

تماس با مدیر سایت
سیمای مردم (اشعار)

همه گویند پس کی می‌رود این ابرِ شرخیز

تاریخ 20-03-1404

میوه خراب است ز بی‌ آبی ما
زمین به زار است ز بدبختی ما

امنیت ما به باد رفته
این مذهب ما به عار گشته

ناامنی ما حاصل دین است
بیچارگی‌ات نماد وحی است

چون طلاق آمد چو کوهی بر بشر
پس بباید روح دینی در خطر

مرگ است چو باران به سر ملت ایران
امن است برای همگان جرم به اعیان

کشتن و له کردن و آوارگی
شد به ما سوغاتِ این درماندگی

این همه آزار خَلقت از چه بود؟
ظرف‌ها بشکسته و گور خلایق در چه بود؟

چون برکت رفته از این مملکت
سد و همین سفره شده خالی ز این رحمتت

همه گویند پس کی می‌رود این ابرِ شرخیز
ز این کشور که مردم را بیامد دشنهٔ تیز

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا