
همه چیز مستقیم و غیرمستقیم زیر نظر و تحت فرمان الله است
از فایل صوتی شماره 6953 بخش 1 تاریخ 18-10-1403
این سند، بخشی از فایل تدریسی روزانه بروجردی، کاشف توحید بدون مرز به شاگردانش می باشد که بیش از یکدهه در هر شریطی اعم از زندان و حصر در منزل ادامه داشته است.
متن فایل صوتی:
«قَالَ رَسُول الله يَنْزِلُ بِاُمَّتِي فِي آخِرِ الزَّمَانِ بَلَاءٌ شَدِيدٌ مِنْ سُلْطَانِهِمْ لَمْ يُسْمَعْ بَلَاءٌ اَشَدُّ مِنْهُ، حَتَّى تَضِيقَ عَنْهُمُ الْاَرْضُ الرَّحْبَةُ، وَ حَتَّى يُمْلَأَ الْاَرْضُ جَوْراً وَ ظُلْماً، لَا يَجِدُ الْمُؤْمِنُ مَلْجَأً يَلْتَجِئُ اِلَيْهِ مِنَ الظُّلْمِ».
کتاب بهجة النظر صفحه ۱۹۲، کتاب بشارة الاسلام صفحه ۴۴، کتاب احقاق الحق جلد ۲۹ صفحه ۴۹۵، کتاب مستدرک علی الصحیحین جلد ۴ صفحه ۵۱۲ حدیث ۸۴۳۸، کتاب درالمنثور جلد ۷ صفحه ۴۷۵ است.
از رسول خاتم آمده است: نازل میشود بر امت من در آخرالزمان بلای شدیدی از جانب سلطانِ آنها که هرگز شنیده نشده و بلایی شدیدتر از آن به گونهای که زمین گسترده و فراخ برای آنها تنگ میشود و پر از جور و ظلم میشود و انسان با ایمان جایی را پیدا نمیکند که دارای امنیت باشد تا از ظلم و ستم به آنجا پناه ببرد.
«قَالَ رَسُول الله يَنْزِلُ بِاُمَّتِي فِي آخِرِ الزَّمَانِ بَلَاءٌ شَدِيدٌ» در این روزگار که نفسهای آخر غیبت کشیده میشود بلای شدید وارد میشود. طبق دروس دین بزرگترین بلا فقر است، ناامنی است، بیماری است. «نِعْمَتانِ مَجْهُولَتان اَلصَّحَّة وَ الْاَمَان» دو تا نعمت هست که ناشناخته است وقتی انسان از دست میدهد یادش میافتد؛ یکی سلامتی و یکی امنیت است.
بلای شدید یعنی اینها را میبرد. چه کسی بلای شدید میدهد؟ «مِنْ سُلْطَانِهِمْ» حاکمشان، «لَمْ يُسْمَعْ بَلَاءٌ اَشَدُّ مِنْهُ» دیکتاتوری حکومت بدترین نوع بلا است. حکومت را چه کسی آورده؟ الله. نقلاً آیه است؛ «تُؤْتِي الْمُلْكَ مَنْ تَشَاءُ وَ تَنْزِعُ الْمُلْكَ مِمَّنْ تَشَاءُ (۲۶ آل عمران)» میآورد بر سر مردم مسلط میکند میبرد، دوباره میآورد، دورِ تسلسل ایذایی!
«حَتَّى تَضِيقَ عَنْهُمُ الْاَرْضُ الرَّحْبَةُ» زمین با همه فراخی و گشادیاش بر مردم تنگ میشود. خانهٔ شخص میشود زندان انفرادی او، از بس که فشار به او وارد میشود. «حَتَّى يُمْلَأَ الْاَرْضُ جَوْراً وَ ظُلْماً» تا اینکه کرهٔ زمین پر از ستم و فشار و خشونت شود. چه کسی ظلم میکند؟ حاکم؟ حاکم که محکوم به فرمان الله است. حاکم کارهای نیست، وقتی که میخواهد سر کار بیاید میگوید که من لیاقت ندارم، من کارایی ندارم، من شانس ندارم، بعد خدا او را سر کار میآورد، بعد که رعیت جدال میکند رعیت از بین میرود، او سر جایش است. پس ظلم و ستم، الله میکند.
«لَا يَجِدُ الْمُؤْمِنُ مَلْجَأً يَلْتَجِئُ اِلَيْهِ مِنَ الظُّلْمِ» مؤمن جایی پیدا نمیکند که فرار کند. مؤمن کیست؟ اخصّ در ایمان، اهل بیت هستند، امام صادق است که در چهاردیواری خانهاش محبوس شده و نیمههای شب به وسیلهٔ دژخیمان منصور دوانیقی احضار به کاخ میشود. در ادبیات اهل بیت بسیار داشتیم و در دایرةالمعارف و در ذهن شما ثبت شده که به الله میگویند «لَا تَفْتِنِّی»، «لَا تَضْرِبْنی»، «لَا تَقْتُلْنِی»، «لَا تَمْکُرْنِی»، تو اذیت میکنی!
امام حسین چه گفت؟ دم دروازهٔ کربلا گفت «اگر الله ما را کاری نداشته باشد هیچ کس به ما ظلم نمیکند»، یعنی قاتل ابی عبدالله، الله است، نه یزید ابن معاویة ابن ابی سفیان!