حل کن این معما را، ای خالق بی انصاف
➖ما را در یک منطقه ممنوعه قرار داده، همه چیز ما توقیف شده است؛ آب، هوا، غذا، فکر، اعصاب، احساس، آرامش، آسایش!
جا ده به چنین مُغرم، محروم شده اضعاف
سرسختی تقدیر نگر آب کند کوه یخی را
➖ساختار ما یخ است به آفتاب میگوید درجهات را بالا ببر همه آب میشوند، بیماریهای نشأت گرفته از نزدیکی خورشید به انسان.
سفتی بنگر سنگ شده اصل قضا را
➖قضا و قدر ما سخت و سفت و سنگین است. به آن کسی که رحم ندارد میگویی ای سنگدل! حالا خدای زمین با چنین سنگدلی آفریدههایش را تبر میزند.
اخطار نمود این همه آزار که آمد پی بخشش
احضار شدم در پی کفرم که پدیدار شد آن امرِ درخشش
روح و جسمم همه داغون آمد
این دل بشکستهام را بنگر زار آمد
هر روز بر این ملت ما زلزله آید
از سوء قضای فلجی نغمه برآید