نسخه ای که از این سایت مشاهده میکنید، نسخه آزمایشی است و به زودی نسخه نهایی همراه با مطالب کامل رو نمایی خواهد شد

تماس با مدیر سایت
داستان سرایی دینی، بهترین جاذبه برای بی بضاعتان فکری

مگر انبیاء چه داشتند؟

از فایل صوتی شماره 6977 بخش 1 تاریخ 26-11-1403

این سند، بخشی از فایل تدریسی روزانه بروجردی، کاشف توحید بدون مرز به شاگردانش می باشد که بیش از یکدهه در هر شریطی اعم از زندان و حصر در منزل ادامه داشته است.

متن فایل صوتی:

– «عَنْ اَبِی عَبْدِ اللهِ قَالَ: مَنْ عَبَدَ اللهَ بِالتَّوَهُّمِ فَقَدْ کَفَرَ».

کتاب اصول کافی جلد ۱ صفحه ۸۷، کتاب التوحید صفحه ۲۲۰، کتاب عُدّةُ الدّاعی صفحه ۳۳۷، کتاب تفسیر صافی جلد ١ صفحه ۱۱۲، کتاب بحارالانوار جلد ۵۴ صفحه ۱۷۹ است.

امام صادق می‌گوید: «کسی که خدا را با توهم بپرستد حقیقتاً کافر است». توهم چیست؟ خیالات. این خیالات را چه کسی به مغز مردم ریخته؟ انبیاء. آیا متدین، متشرع در زمینهٔ خدا احساسی دارد؟ افکاری دارد؟ در تشخیص استقلال دارد؟ نه! پس این توهم برمی‌گردد به خود انبیاء. انبیاء جمع نبی است، نبی یعنی خبر دادن، از نَبَأَ می‌آید؛ اخبار. خبر می‌دهد که به من چنین رسیده است.

خب به شما چنین رسیده است مگر می‌توانید به ضرس قاطع بگویید حق رسیده است؟ نشانه‌اش خود قرآن است، وقتی ناسخ و منسوخ دارد، وقتی هزار سوال بی جواب دارد خب این نشان می‌دهد که اوهامی که به پیغمبر رسیده، خطوراتی که رسیده، توهماتی که داشته…، بعد می‌گوید «کافر است». من فکر می‌کنم «این کافر است» برگردد به ذات اقدس کبریایی، یعنی هر کس که از توهمات خود در خدای زمین استفاده کند، راه رسیدنش به حقیقت مطلق که فرمانروای هستی می‌باشد مسدود می‌‌شود، برای همین هم خود پیامبران می‌فهمیدند که دارند کج راه می‌روند.

اینکه قرآن می‌گوید که انبیاء می‌گفتند «حَتَّی اِذَا اسْتَیْأَسَ الرُّسُلُ (۱۱۰ یوسف)» رسل مأیوس می‌شدند. از چه مأیوس می‌شدند؟ از آن الهاماتی که به آنها می‌رسیده، از راهی که به آنها نشان داده می‌شده، «وَ ظَنُّوا اَنَّهُمْ قَدْ کُذِبُوا، گمان کردند همه چیز دروغ است». یک واقعیتی است، اینها را باید در قرآن بازگشایی کرد، متشرع جماعت که مثل بز اخوش فقط می‌خواند. مگر قرآن برای خواندن است؟
«اِقْرأ، اُتْلُوا» و یکی دیگر هم دارد که می‌گوید باید ببینی؛ «فَتُلَقَی».
➖«تلاوت» خواندن است.
➖«قرائت» ارسال از بالاست به پایین، از جبرائیل به پیغمبر، از پیغمبر به مردم،
➖ولی یک آیه دیگر هست که می‌گوید که باید برسی، باید بفهمی.

بعد این همه هم که آیات قرآن هست که می‌گوید «أَ فَلَا تَعْقِلُون (۸۰ مومنون)»، «لَا تَشْعُرُونَ (۱۵۴ بقره)»، «أَ فَلَا یَتَدَبَّرُونَ الْقُرْآنَ (۲۴ محمد)» تدبر در قرآن نمی‌کنی؟ «اَمْ عَلَىٰ قُلُوبٍ اَقْفَالُهَا (۲۴ محمد)» یا اینکه قلب‌های شما قفل شده؟ خب کسی که دارد قرآن را تلاوت می‌کند چه مشکلی دارد که توبیخ می‌شود، می‌گویی مگر دلت قفل شده؟ برای رسیدن به حقایق امور است!

همان صدر آن روایت اول را من خواندم به بقیه‌اش کار نداشتم، که می‌گوید «مَنْ عَبَدَ اللهَ بِالتَّوَهُّمِ فَقَدْ کَفَرَ» هر کس عبادت کند خدا را به وهم. آیا این وهم نیست که معارضات در قرآن فت و فراوان است؟ که پیغمبر می‌گوید «الصَّلاةُ مِعْراجُ الْمُؤْمِن‌» نباید اینجا بایستی، وقتی که الله اکبر می‌گویی، باید از اینجا خالی بشوی بروی، بعد خود پیغمبر اینجا حواسش به پشت سرش است که صف نامنظم است چپ و راستش را درست کند، عَن دماغ انداختند روی کف مسجد باید با پایش در نماز پاکش کند!

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا